صدا
قشنگ ترین کنسرت دنیا
صدای نفس نفس زدن تو در آغوشم بود
من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
قشنگ ترین کنسرت دنیا
صدای نفس نفس زدن تو در آغوشم بود
رسم “خوب” ها همین است
حرف آمدنشان شادت می کند
و ماندنشان
با دلت چنان می کند
که هنوز نرفته
دلتنگشان می شوی
پنداشتی گذشته مرد ؟
آن بوسه ها چو دانه های الماس در گوشواره از یادم آویزان است
حالا که رفته ای
ساعتهــــا به این می اندیشم ، که چرا زنــــده ام هنـــوز ؟
مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم ؟
خدا یادش رفته است مرا بکشــــد
یا تــــــو قرار است برگردی ؟
هنوز هم با منی ، خیالت راحت ، دارمت
تو را کنار سگ های وحشی دلم بسته ام !
وقتی کسی اندازت نیست ، دست به اندازه ی خودت نزن
اسمت چی بود ؟
می خواهم بن بست های زندگی ام را به نامت کنم
از پنجره شستند چرا ؟ باران را
از یاد ببردند چرا؟ یاران را
آنها به گمان خویش روشنفکرند
باور نکنید این دغل کاران را
برای کسی مردم که برایم نه تب کرد ! نه سرفه و نه حتی عطسه !
نــَـمـَــکــ بَـــر زَخمــَم نَپـــــــاش
یادَت باشَـــــــــــــــــــــــد
این نَـــمَـــــکـــ هـــارا از سـَـــرِ سُـــفره ی دِلِ مَـــــن بَــــرداشتی
زندگی به من آموخت که همیشه آماده دفاع از حمله احتمالیِ کسی باشم که به او محبت فراوان کردم !
مانند شیشه
شکستنـــــم آسان بـــود . . .
ولی
دیگـــر به مــن دست نزن
این بار زخمی ات خواهم کرد
اجازه خدا؟ میشه ورقمو بدم؟
میدونم وقت امتحان تموم نشده! ولی خسته شدم
هنوز آنقدر ضعیف نشده ام
که خطرِ ریزشِ این کـوه را جار بزنم
اما تــــو
حوالیِ من که می رسی احتیاط کن
ای دل بی ارزش !
لامـــصب… یاد بگیر !
اگه کسی بهت گفت دوسِتـــــــ دارم
لزوما به این معنی نیست که کَسِ دیگه ای رو دوست نداره