ته مانده
کسی را عـــــــاَشـــقانه ببــــوس !
کــــــه روی گـــــونــــه هـــــایــش تـــه مــــــانـــــده بـــــــوس دیــــــگــریـــــــ نبــــــاشـــــد
ادامه مطلب
من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
کسی را عـــــــاَشـــقانه ببــــوس !
کــــــه روی گـــــونــــه هـــــایــش تـــه مــــــانـــــده بـــــــوس دیــــــگــریـــــــ نبــــــاشـــــد
بدترين چيز در زندگي
هراس در ميدان جنگ و خيانت به دوست است.
اسكار وايلد
درد تنهایی کشیدن
مثل کشیدن خطهای رنگی روی کاغذ سفید
شاهکاری می سازد به نام دیوانگی.
و من این شاهکار را به قیمت همه ی فصل های قشنگ زندگیم خریده ام
تو هرچه می خوای مرا بخوان
دیوانه
خودخواه
بی احساس
نمی فروشــــــــــــــم...!
به بعضیا باید گفت : اون جایی که پرچمتو هوا کردیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــع
ما رختامونو عــــــــــــــــــــــــاویــــــــــــزون می کنیـــــــــم
گفتم در جریان باشیــــــــــع
تمام غصـه هایـی را که برایـت خوردم
بالا مـی آورم
طـعـم بـیــــهودگـی می داد!
دلــم را بالا می آورم با این انتخابــــــــــش
دختری را با دروغ هایت فریب دادی
قبل از این که بگی چقدر احمق بود
زیر لب به خوت بگو "من چقدر آشغالم"
آدم است دیگر...
گاهی برای ماندن نیاز به "مواد نگهدارنده" دارد!
مرض عجیبی است دلتنگی
آرام آرام
آدم را ناآرام می کند
گـاهـی عمر تـلـف مـی شود به پـای یـک احسـاس
گاهی احساس تلف می شود به پای یک عمر
و چه عذابی می کشد کسی که
هم عمرش تلف می شود
هم احساسش
این گلویم را هر از گاهی باید بتراشم
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود
دلتنگی هایی
که می توانند آدم را خفه کنند
نمی دانی چه دردی دارد...
وقتی حالم در واژه ها هم نمی گنجد!