بترسید
بترسید از آدم هایی که عاشق نیستند
اما عاشق کردن را خوب بلدند!
من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
بترسید از آدم هایی که عاشق نیستند
اما عاشق کردن را خوب بلدند!
با هم باشیم نه یک سال بلکه یک عمر
بگذار آوازه ی با هم بودنمان چنان در شهر بپیچد
که روسیاه شوند آنان که
بر سر جدایی مان شرط بسته بودند
این روزها خیلی چیزها دست من نیست
مثلا دستهایت . . . !