سخت است
سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداند و دلش
سخت است درک کردن دختری که بغض هایش را خودش دیده و دلش
اما همه تنها لبخندهایش را میبینند
همه حسرت میخورند برای شاد بودنش
بخاطر خنده هایش
و هیچ کس جز همان دختر نمیداند چقدر تنها است
و هیچ کس نمیداند که چقدر میترسد : از شکستن
از باختن
از اعتماد بی حاصل دوباره اش
از یخ زدن احساس و قلبش
درک این دختر ”سخت است”