دخترکوچولو

من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم

زندگی-دلتنگی-خاطره-سهم

دلتنگی   سهم ماست

 

 

از خاطراتی  که یک روز خاطره نبودند

 

 

  زندگی   بودند 

 

 


[ جمعه 2 اسفند 1392برچسب:زندگی-دلتنگی-خاطره-سهم, ] [ 1:22 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]

گم شده

 

 

 

اینجا همه دلتنگند

 

دنبال گمشده ای هستند

 

من هم دنبال گمشده ای می گردم

 

گمشده ای به نام من


[ جمعه 1 اسفند 1392برچسب:گم شده, ] [ 11:42 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

انگیزه

شاید وجودم به کسی آرامش نده

 

اما همین که حرص خیلی هارو در میاره ،

 

بهم انگیزه میده ! 

 

 


[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:انگیزه, ] [ 11:37 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

گاهی

 

 

 

گاهی باس بزنی رو شونه طرف بگی

 

 

نسبت به سنت زود لاشی شدی! 


[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:گاهی, ] [ 9:57 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

دلـــــم گرفته

       گاهی لازمه

 

کر کره زندگیمو بکشم پایین

 

   یه پارچه سیاه بزنم رو درش و بنویسم

 

کسی نمرده فقط دلم گرفته 

 

 


[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:دلـــــم گرفته, ] [ 9:19 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

بغضـــ هـــای بی دلیل

 

 

 

می سپارمت به لبخند ها...

 

 

 

گر چه خودم مهمان بغضهای بی دلیلم!


[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:بغضـــ هـــای بی دلیل, ] [ 8:50 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

سخت است

سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداند و دلش

 

سخت است درک کردن دختری که بغض هایش را خودش دیده و دلش

 

اما همه تنها لبخندهایش را میبینند

 

همه حسرت میخورند برای شاد بودنش

 

بخاطر خنده هایش

 

و هیچ کس جز همان دختر نمیداند چقدر تنها است

 

و هیچ کس نمیداند که چقدر میترسد : از شکستن

 

از باختن

 

از اعتماد بی حاصل دوباره اش

 

از یخ زدن احساس و قلبش

 

درک این دختر ”سخت است”

 


[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:سخت است, ] [ 11:43 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

حکایت من...

 

 

حکایت من

 

حکایت آن اسباب بازی خرابی ست

 

که دارد، یکباره، همه ی ته مانده ی کوکش را با سر و صدای زیاد خالی می کند

 

و پس از آن...

 

دیگر ساکت خواهد شد،تا....

 

همیشه این حکایت من است....

 

حکایت ته مانده ی گریه هایم ته مانده ی فریادهایم...

 

این است ... حکایت نفس ها ی آخر بهانه گیری هایم

 

و پس از آن یک عمر، باید سر قبر این روزهایم یاد کنند

 

گریه هایم را

 

فریادهایم را

 

بهانه هایم را


[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:حکایت من,,,, ] [ 11:22 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

حوالی دل من

گاهی که خیلی غمگین میشوم

 

گریه نمیکنم

 

فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان و مختصات مکان حواله میدهم

 

و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم

 

و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویم میشوم

 

و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید

 

و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم

 

و کنج اتاق می شود خلوتگاهم !

 

گاهی که خیلی غمگین میشوم خودم را نوازش می کنم در اوج تنهایی

 

و خود را در آغوشِ خود رها میکنم دستانم را لمس میکنم تا بدانم که هستم

 

و فراموش نشده ام نمرده ام !

 

گاهی که خیلی غمگین میشوم مدتها خود را در آینه مینگرم !

 

امشب از آن گاهی هاست …

 

 


[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:حوالی دل من, ] [ 10:49 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

اع3اب

 

پتک بعضیام یه سره تو اعصاب عادم کوبیده می شه!


[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:اع3اب, ] [ 8:48 بعد از ظهر ] [ الیک ] [ ]

ببخشمت-تو رو

 

 

 

از من نخواه ببخشمت

 

 

هرگز نمیبخشم تورو

 

 

حتی اگه ببخشمت

 

 

خدا نمیبخشه تورو


[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:ببخشمت-تو رو, ] [ 1:37 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]

تعداد

زندگی تعداد نفس هایی که می کشیم نیست

 

 

تعداد نفس هائیه که از عشق به شماره افتادنِ

 

 


[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:تعداد, ] [ 1:25 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]

نمک

 

 

 

تازه خاطره شروع می کند به چکه کردن

 

 

 

نمک روی زخم ست بارانی که بی تو ببارد


[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:نمک, ] [ 1:15 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]

دست تو

دســتِ " تــو " اگــر بـود

 

 

ایــن فــصــل ، دســتِ مـَن در جـیـب هــایـَم نـبــود

 

 


[ چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:دست تو, ] [ 1:3 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]

خدا

 

 

 

خدا هم تنهاییش را فریاد میزند!

 

 

"قول هو الله احد"


[ دو شنبه 21 بهمن 1392برچسب:خدا, ] [ 1:47 قبل از ظهر ] [ الیک ] [ ]